Thursday, October 23, 2008

پایان تاریخ و آخرین مرد


پایان تاریخ و آخرین مرد، نام کتابیست از پرفسور فرانسیس فوکویاما-استاد روابط بین الملل(مطالعات پیشرفته) در دانشگاه جان هاپکینز واشنگتن. فوکویاما این کتاب را در سال 1989، در زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق نوشت.

قصد این نیست که در اینجا، این کتاب را تجزیه و تحلیل کنیم، اما با توجه به اتفاقات و یا بهتر بگوییم، بحرانهای بین المللی حداقل 7 سال گذشته در دنیا، اشغال نظامی افغانستان و عراق توسط آمریکا و متحدان غربی آن، بحران اخیر در منطقه قفقاز و واکنش روسیه، و از همه مهمتر خطرات بلقوه که کشور و مردم ایران را تهدید می کنند، و نگاه فوکویاما در این کتاب- که اگر ریشه در تمام این بحرانها نداشته باشد- قطعا قسمت اعظم آنان را در بر می گیرد، بد نیست که نگاهی به این کتاب بیندازیم. این کتاب به 5 بخش تقسیم شده است و دارای 328 صفحه می باشد، و همانطور که در بالا اشاره کردم قصد تجزیه تحلیل آن را ندارم، اما خواندنش را به علاقمندان به سیاست جهانی توصیه میکنم. کتاب به زبان انگلیسی است و از ترجمه شدن و یا نشدن آن اطلاعی ندارم.
و اما دلیل نوشتن از این کتاب و پروفسور خوب ما چه بود؟ چندی پیش در ناحیه قفقاز، رئیس جمهور گرجستان-آقای سکشویلی-دستور حمله به اوستیای جنوبی-استان جنوبی و همرز با روسیه- را صادر کرد، بلافاصله روسیه با قدرت نظامی کاملا برتر به این حمله پاسخ داد، نیروهای نظامی گرجستان را قلع و قمع کرد، بنادر حساس و استراتژیک گرجستان را اشغال کرد، تا 30 کیلومتری پایتخت گرجستان-تفلیس-پیشروی کرد و خواستار برکناری سکشویلی شد. علاوه بر اینها استقلال استان اوستیای جنوبی و دیگر منطقه مورد اختلاف- آبخازیا- را هم به رسمیت شناخت. اما، تمام اینها موضوعاتی نبود که به این سادگی شروع شده باشد و به همین سادگی هم تمام شود.
اینجاست که پای پروفسور خوب ما و نگاه ایشان در این کتاب وارد این بحران می شود. البته می توان رد پای نگاه پروفسور را در پشت دیگر بحرانهای اشغال افغاتستان و عراق هم دید. و از همه مهمتر پتانسیال بحران برای مردم و کشورمان ایران هم به اینها اضافه خواهد شد.
خلاصه نگاه پروفسور فوکویاما این است که بعد از بیش از 40 سال جنگ سرد که در واقع جنگ ایدئولوژیک غرب و شرق بر سر اداره کشورها بود، از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دیگر رقیبی در مقابل جهان غرب وجود ندارد و سیستم حکومتی لیبرال-دمکراسی باید که در کل جهان حاکم شود. اما، فکر میکنم مشکل پروفسور عزیز ما از جایی شروع می شود که سیستم حکومتی لیبرال-دمکراسی را با نظام اقتصادی بازار آزاد-Laissez-faire-مخلوط می کنند.
در اینجا، پرفسور، موفقیت نظام اقتصادی غرب و یا همان اقتصاد بازار آزاد و یا چیزی که امروزه بنام اقتصاد گلوبال شناخته می شود را به داشتن حکومتهای دمکرات ربط می دهند، اما، از موفقیت برای که، چیزی نمی گویند؛ موفقیت معدود افراد و یا شرکتهای چند ملیتی، که در مقابل منجر به نابودی اقتصاد کشورهای جهان سوم و یا کشورهای در حال توسعه و گرسنگی میلیاردها انسان در سراسر جهان شده است.
و از طرف دیگر ادامه می دهند و حکومتهای مستبد حاکم بر کشورهای بلوک شرق در طول جنگ سرد را دلیل عقب ماندگی و نهایتا فرو پاشی آنها اعلام می کنند. و دلیل آن را بنوعی مربوط به آگاهی شهروندان آن کشورها و نیاز مردم آن کشورها رو به آزادی در انتخاب و داشتن حکومتهای دمکرات، معرفی می کنند. و باز اینجا، آزادی، دمکراسی و حقوق فردی شهروندان یک کشور را با آزادی عمل کرد اقتصادی مخلوط می کنند.
بنظر من این نگاه، نقش تایین کننده ای در پایه گذاری سیاستهای خارجی ایالات متحد آمریکا بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی داشته است. بحث دمکراتیزه کردن منطقه خاور میانه و حضور نظامی در این منطقه با اشغال عراق، از این نو نگاه سرچشمه می گیره.
پیشنهاد ایشون همان تبدیل دنیا به بازاری آزاد برای سرمایه، سرمایه گذاری و نهایتا سرمایه داران است و با توجه به این نگاه بود که پروفسور ما از اشغال عراق توسط آمریکا حمایت کردند.
اما بعد از زمین گیر شدن آمریکا در عراق و فاجعه انسانی پدید آمده در عراق، نظر ایشون تغییر کرد و دیگه از حضور امریکا در عراق حمایت نمی کنند. و اما جالبتر اینکه، بعد از درگیری روسیه و گرجستان که تقریبا منجر به اشغال نظامی گرجستان توسط روسیه شد، آقای پروفسور در مقاله ای که در روزنامه واشنگتن پست منتشر شد می نویسند که "آقای پوتین و برو بچه های ایشون تلاش کردند که نظر 20 سال پیش ایشون رو باطل اعلام کنند."
در زمان انتشار مقاله، من به ایشون نوشتم و خواستم که همین الان و بدون معطلی بگن که با آقای "پوتین و برو بچه های ایشون چکار باید کرد و چطور جلوی آنان را بگیریم؟!"، و اگر جوابی ندارید (!) که من مطمئن هستم که ندارید(!) باید اعتراف کنید که 20 سال پیش اشتباه کردید، و پایان تاریخ را اشتباه دیدید!
چرا اینکارو کردم؟ چون باید میدونست که اشتباه کرده؛ با نظر ایشون، آمریکا باید بعد از افغانستان و عراق، سرش رو مینداخت پایین و میرفت همین بلا رو سر مردم و کشور ما، ایران میاورد!
















1 comment:

  1. فردين جان عكس باحالي گذاشتي..بعد فردين جان كاشكي مطالب رو با فونت تاهوما مي نوشتيtahoma

    ReplyDelete