Monday, January 28, 2008

جمهوری اسلامی، یک قدم از من جلو باش و انتخاباتی آزاد با حضور مردم برگزار کن

بحث رد صلاحیتهای گسترده کاندیداهای نمایندگی مجلس در ایران بسیار داغ است. رهبری حرکت رایزنی و چاره اندیشی را هم 3 نفر از بزرگان سیاست جمهوری اسلامی از بدو تاسیس این نظام تا کنون بر عهده گرفته اند. آقایان کروبی، هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی قهرمان اصلاحات ملاقات هایی انجام داده اند و قرار بر این است که ملاقات های جداگانه ای هم با رهبری جمهوری اسلامی(آیت الله علی خامنه ای) و همچنین دبیر و اعضای شورای نگهبان نیز داشته باشند.
تمام این تکاپو، تلاشی است برای برگزاری انتخاباتی سالم، آزاد و رقابتی برای کاندیداها و از همه مهمتر تشویق مردم به آمدن و مشارکت درتعین سرنوشت سیاسی خود و کشور ایران. اما با توجه به عملکرد، سیاست داخلی و خارجی، جمهوری اسلامی حداقل از زمان آغاز جنبش اصلاحات به رهبری محمد خاتمی تا به امروز، به جرات میتوان گفت که رانندگی ماشین سیاسی جمهوری اسلامی را یک نفر یا یک گروه در دست ندارند و این یک کار کارشناسی و جمعی میباشد. جمهوری اسلامی ایران در کل، و مرکز مطالعات استراتژیک مجلس تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی بطور اخص به جوانب و نتایج سیاستهای داخلی و خارجی خود اشراف دارند. البته ریسک، اشتباهات و اتفاقات غیر قابل پیش بینی هم در این سیاستها جای خود را دارند. حال با توجه به شرایط حاکم بر منطقه خاور میانه، تهدیدات و فشارهای بین المللی بر ایران و نظام جمهوری اسلامی و نیاز به حضور گسترده مردم در این انتخابات(که با مقدمات اشاره شده جمهوری اسلامی کاملا به این نیاز توجه خواهد داشت) میتوان به دلایل این تکاپو در بین مجرب ترین سیاست مداران جمهوری اسلامی پی برد.
تنها یک نکته باقی خواهد ماند که قبلا هم اینجا اشاره کرده بودم، آیا تمام این بحث داغ انتخابات، پیش بینی های رد صلاحیتها و امروز فعالیت شدید رایزنی برای حل این مشکل همان داستان قدیمی"یک قدم جلو بودن جمهوری اسلامی" نیست؟ نمیدونم، اما اگر باشه و نتیجه آن داشتن انتخاباتی آزاد، رقابتی و سالم با حضور مردم، که چیز بدی نیست!

Sunday, January 20, 2008

Iranian university students must be freed















Protest by mothers of the Missing Chileans students
who disappeared during Pinochet's dictatorship,
Santiago, Chile, South America
Photographer: Aaron Mccov

January 30, 2008, A solidarity day to support the release of the Iranian university students from detention.

A group of Iranian Bloggers have come together to name their blogs 'solidarity', on the day, for the release of the students from the arbitrary detention.

You can join us by putting the above banners on your site or blog and writing to the President of Islamic Republic and the head of the Judiciary.














Monday, January 14, 2008

10 ،بهمن، روز حمایت وبلاگ نویسان ایرانی از آزادی دانشجویان در بند



۱۰ بهمن ٬ روز حمایت وبلاگ نویس هاي ايراني از آزادی دانشجویان دربند
بهار سبز و زیبای طبیعت در حالی در راه است که تعداد زیادی از همکلاسی ها و دوستانمان هنوز در بندند. آرش پاکزاد(دانشگاه مازندران)- سعید حبیبی(عضو کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر)- انوشه آزادبر(دانشگاه تهران)- ایلناز جمشیدی (ارتباطات٬ آزاد تهران مرکز)- مهدی گرایلو (ژئو فیزیک٬ تهران)- نادر احسنی( دانشگاه مازندران)- بهروز کریمی زاده(دانشگاه تهران)- نسیم سلطان بیگی (دانشکده ارتباطات٬ علامه) - علی سالم(کارشناسی ارشد پلیمر- پلی تکنیک)- محسن غمین (دانشگاه پلی تکنیک)- روزبه صف شکن(دانشگاه تهران)- یاسر(صدرا) پیر حیاتی(دانشگاه شاهد)- سعید آقام علی (دانشگاه یزد)- علی کلایی (دانشگاه آزاد واحد شهریار)- امیر مهرزاد ( دانش آموز)- هادی سالاری (دانشگاه رجایی)- فرشید فرهادی آهنگران(دانشگاه رجایی)- امیر آقایی (دانشگاه رجایی)- میلاد عمرانی(دانشگاه رجایی)-کیوان امیری الیاسی (کارشناسی ارشد صنایع دانشگاه صنعتی شریف)-٬ سروش هاشم پور(دانشجو اهواز )- فرشاد دوستی پور- سهراب کریمی - جواد علی زاده- محمدصالح ایومن - مهدی اللهیاری (کارشناسی ارشد٬ دانشگاه صنعتی شریف)-روزبهان امیری (علوم کامپیوتر٬ تهران)- بهرام شجاعی (مهندسی شیمی٬ دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب) سعید آقاخانی - مجید اشرف نژاد- پیمان پیران ( به نقل از بعضی منابع دانشجویی)ضمن همدردی با خانواده های این عزیزان به احترام فرزندان آزادی خواه و عدالت طلب ایران که تعدادی از آن ها وبلاگ نویس نیز هستند، ما جمعی از وبلاگ نویس ها تصمیم گرفته ایم که نام وبلاگهای خود را در این روز به "۱۰ بهمن ٬ روز حمایت وبلاگ نویس هاي ايراني از آزادی دانشجویان دربند" تغییر دهیم.

ماجراجوئیهای خطرناک جمهوری اسلامی، سناریوی ایرانی و یا آمریکایی

در ساعات بامدادی روز یکشنبه گذشته، 16دی ماه، در حوالی تنگه هرمز قایقهای سریع متعلق به نیروی دریایی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی با 3 فروند ناو جنگی آمریکایی روبرو شدند.


این خبر توسط خبرگزاریهای معتبر دنیا و به نقل از نیروی دریایی آمریکا منتشر شده بود. در این خبر نیروی دریایی آمریکا مدعی شده بود که 5 فروند قایق کوچک و سریع ایرانی با سرعت بسمت کشتیهای جنگی آمریکایی در حرکت بوده اند و سرنشین یکی از قایقها تهدید به منفجر کردن کشتی آمریکایی میکند.
به گفته مقامات آمریکایی، سرنشین این قایق که به فاصله 200 متری یک رزم ناو آمریکایی رسیده بود، توسط رادیو و به زبان انگلیسی، با لحجه زیاد، گفته بوده است که: "من دارم میام که تو را منفجر کنم." پس از آن، تهران اعلام کرد که این روال معمول شناسایی شناورهای در حال تردد در منطقه است و این گونه تماسها بین طرفین همیشه وجود داشته است و امری عادی است. علاوه بر این، تهران هر گونه ماجراجوئی و تهدید ناو آمریکایی را تکذیب کرد.
ماجراجوئی جمهوری اسلامی
با توجه به همزمانی انتشار این خبر و برنامه سفر جورج بوش (رئیس جمهور آمریکا) به منطقه خاور میانه، اولین تصویری که به ذهنم رسید این بود که شاید افرادی در تهران از این فرصت استفاده کرده و به خیال خود قصد ارسال پیغامی سیاسی برای آقای بوش و میزبانان منطقه ای ایشان را داشته اند. و اگر چه ایران با رد کامل تعبیر و تفسیر آمریکایی، این اتفاق را "امری عادی" خواند، بازاین سوال مطرح میشود که چند در صد احتمال وجود دارد که این چنین "امر عادی" در این چنین زمان غیرعادی- سفر بوش- اتفاق بیفتد؟! در هر صورت به علت تراکم حضور شناورهای دریایی در این منطقه بسیار حساس و استراتژیک، ممکن است که این باور بوجود بیاد که هر لحظه میشود از طریق یک "امر عادی" پیغامی سیاسی فرستاد! و اگر این فرض درست باشد، آنگاه باید سوال کرد که چه کسی و با کدامین محاسبات به این نتیجه رسیده است که در تاریکی شب فرمانده ناو جنگی آمریکایی در بر خورد با چند قایق که تا این حد به آن نزدیک شده باشند، برای دفاع از خود هدف قرار نمیدهد و جرقه جنگی خانمان سوز را برای مردم و کشور نخواهد زد؟! جنگی که دیگر فرق نمیکند که به چه دلیل آغاز شده است، جان و مال مردم را نابود خواهد کرد، حتی اگر در اثر یک اتفاق به اصطلاح ساده و "امری عادی" و پیش پا افتاده آغاز شده باشد.
هیچکس در هیچ پست و مقامی این حق را ندارد که بر روی جان و مال مردم و منافع ملی کشور ایران قمار کند!
سناریو آمریکایی
بهرروی تکذیب تهدید ناو آمریکایی توسط ایران، امریکا را وادار به انتشار تصاویر و ظاهراٌ صدای سرنشین قایق ایرانی مبنی بر تهدید ناو جنگی آمریکا کرد. ایران در مقابل تصاویر و صدای شنیده شده را ساختگی خواند و صدای مکالمات و تصاویر در اختیار خود را منتشر کرد. نهایتا آمریکا اعتراف کرد که صدای تهدید شاید که از طرف سرنشین قایق ایرانی نبوده باشد. این اعتراف قوت بخش این ظن میباشد که بله، شاید که تهدیدی صورت نگرفته باشه و آمریکا کمی روغن این آش را اضافه کرده، اما آشپز ظاهراٌ ایرانی بوده است!
در شرایط حال حاضر منطقه خاور میانه، خلیج فارس و کشورمان ایران، اولا- آشپز قمار باز- نباید در سمتی باشه که چنین آشهایی پپزه، دوماٌ قبل از استخدام آشپز، من باشم ازش امتحان حساب میگیرم، باید خیلی خوب باشه!


Monday, January 7, 2008

شورای نگهبان



آیت الله جلال الدین طاهری امام جمعه اسبق اصفهان، شهر زیبایی که من خیلی دوست دارم، هم به جمع معترضین به عملکرد شورای نگهبان و به اصطلاح - خود خوانده نظارت استصوابی - این شورا بر انتخابات، پیوست.
یادم میاد، چند ساله پیش که آیت الله طاهری با یک سرو صدا و اعتراض، اگر اشتباه نکنم، به فساد مالی در دستگاههای مختلف نظام جمهوری اسلامی و همچنین یک حمله نه چندان جدی به سیتسم ولایت فقیه و با این مضمون که "مردم قئیم لازم ندارند و نظام حاکم بر ایران، نظامیست دمکرات،" از پست امامت جمعه اصفهان و همچنین عضویت در مجلس خبرگان رهبری استیفا داد. باز هم یادم میاد که اون روزها بحث دمکراسی برای ایران در بیرون از کشور داغ بود. جمهوری اسلامی هم که تا بحال خیلی خوب ثابت کرده، که همیشه اگر نه چند قدم، اما قطعاٌ یک قدم از مخالفین به اصطلاح سیاسی خود جلو بوده، با زیرکی و از زبان آیت الله، و آن هم در داخل ایران- از دمکراسی دفاع- و مسولان نظام حاکم بر ایران را طرفدار دمکراسی معرفی کرد! مدتی بعد در همان زمانها در خبرها آمده بود که آیت الله به علت کهولت سن و بیماری از قبل قصد کنار گیری از مسئولیتهای خود را داشته است.
با این مقدمه کوتاه در مورد آیت الله طاهری، وقتی شنیدم که ایشون به شورای نگهبان و نظارت استصوابی خود خوانده این شورا در مورد تایید و یا رد صلاحیت کاندیداها حمله کرده اند و از نگرانی خود، در مورد "امید بستن مردم به بیگانگان برای نجات خود" و اینکه "ادامه نظارت استصوابی یعنی مرگ انقلاب و مرگ قانون اساسی" صحبت کرده اند، بیاد آن همیشه یک قدم جلو بودن جمهوری اسلامی افتادم.
اما همانطور که اخیرا و بطور مرتب در مورد اهمیت و حساسیت این انتخابات نوشتم، مثل همین آخرین بار چند روز پیش اینجا، اگر ماشین سیاسی حاکم بر ایران به این نتیجه رسیده باشد که آن یک قدم جلو بودن همیشگی و معروف امروز، باز کردن فضای سیاسی ایران بروی تمامی ایرانیان با هر اندیشه، باور سیاسی، اعم از مذهبی و یا غیر مذهبی برای شرکت در رقابتهای سیاسی دمکراتیک باشد، من شخصا از این قدم استقبال میکنم.
هیچیک از ایرانیان مردم دوست، نگران منافع ملی کشور ایران و خواهان دمکراسی برای ایران، اعم از سیاسی و غیر سیاسی نمیتواند که به بدترین حالت ممکن فکر کنند.

Thursday, January 3, 2008

باز هم از انتخابات

انتخابات آینده مجلس در ایران با تمامی انتخابات قبلی انجام شده در جمهوری اسلامی تفاوت دارد، این تفاوت را باید دید و در زمان برنامه ریزی و آمادگی مقدمات، هر لحظه آن را مرور کرد، بخصوص در شورای نگهبان و در مورد بحث صلاحیتها!
تقریبا هر روز از ایران و از زبان افراد و ارگانهای مرتبط با مسئله انتخابات خبرهای گوناگونی در مورد اهمیت و نحوه برگزاری انتخابات شنیده میشود. این خبرها حاکی از آن است که تک تک افرادی که امروز دستی بر آتش سیاست این کشور دارند کاملا از اهمیت برگزاری انتخاباتی با حضور گسترده مردم باخبرند. اینان همه خوب میدانند که حضور مردم، یعنی پیغام، پیغام بلوغ، بلوغ سیاسی برای بدست گرفتن سرنوشت سیاسی کشور ایران و حل و فصل مشکلات خود با سیاستمداران بد اخلاق و در بسیاری موارد بد کردار! حال سوال اینجاست که اگر همه میدانند که بدون حضور مردم در چه موقعیت شکننده ای قرار دارند، پس باید تمام تلاش در راه حضور مردم باشد و نه هیچ چیز دیگر.
با این فرض، باید دید که چه چیز مردم را برای حضور و دخالت در سرنوشت خود تشویق میکند. اولین نکته ای که به ذهن میرسد، تاثیرگذار بودن است. اگر مردم احساس کنند که حضور و یا عدم حضور آنان تاثیری بر روند و نتیجه انتخابات نخواهد داشت و برای مثال 10، 12 نفر در مجلسی بنام شورای نگهبان نشسته اند و بخود حق میدهند که نه صلاحیت کاندیداها بلکه صلاحیت رای دهندگان(مردم) را در انتخاب افرادی که شایستگی نمایندگی آنان را دارند زیر سوال ببرند، آنگاه مردم به این نتیجه میرسند که به آگاهی و شعور سیاسی آنان توهین میشود! و اگر مردم در این انتخابات به این نتیجه برسند، کاملا قابل درک است که نارضایتی خود را با عدم حضور در پای صندوق رای به سیاست مداران داخل کشور و از آن مهمتر به دنیا نشان بدهند.
تا زمان انتخابات، مردم با دقت اظهار نظرها و عملکرد مسولان برگزاری انتخابات را زیر نظر دارند.

Tuesday, January 1, 2008

HAPPY NEW YEAR, سال نو میلادی مبارک

Last night, the new year started with a spectacular fashion in Sydney.
A million people has gathered around the beautiful Sydney Harbour to watch the city's fireworks.
I wish a happy and peaceful new year to the people of the world, particularly my fellow Iranians.

دیشب در سیدنی، استرالیا، سال 2008 میلادی با نمایش فوق العاده ی آتش بازی آغاز شد.

بیش از یک میلیون نفر در اطراف بندر زیبای سیدنی گردهم آمده بودند که آتش بازی زیبای امسال را تماشا کنند.

سالی همراه با سلامت، شادی و از همه مهمتر صلح برای هموطنان خارج از کشور، مردم جهان و بویژه هموطنان عزیز داخل کشور آرزو دارم.